برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 10
برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 27
برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 36
یادگرفته ام که بی صدا حرفهایم را بزنم...
یاد گرفته ام که منتظر جوابی نباشم و هر سوالی را جواب ندم..
یادگرفته ام که بی صدا فریاد بزنم...
یاد گرفته ام که بی صدا گریه کنم و اشکهایم با به دندان گرفتن لبهایم قورت بدهم....
و جدیدا یاد گرفته ام که چطور خودم خودم را بغل کنم و دلداری بدهم...
و آخ چه حالی میده که برای خوب کردن حالت خودت به خودت کمک میکنی...
وبلاگ های نا تمام...برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 48
خنده هاش هیچ فرقی نکرده با روزهایی که پدرم بود مادرم بود پدر بزرگ و مادربزرگم بودن...
چطور یه ادم میتونه درست مثل گذشته ها بخنده وقتی زندگیش اینقدر پر از درد شده؟
حالم از خنده های مثل گذشته اش به هم میخوره...
هیچ وقت نمیشه غم ها و غصه ها رو فراموش کرد و این روزها خندیدن بیشتر از هر زمانی دیگر سخت شده...
حتی خیلی کارهای روزمره دیگر هم راحت نیست... همیشه عذاب وجدان هست...
وبلاگ های نا تمام...برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 76
چقدر دلم میخواد بنویسم. ولی هر بار که اومدم بنیسم منصرف شدم. هیچ وقتی به اندازه الان احساس وسیله بودن نکردم.برای همه چیز. این روزها بیشتر یاد نداشته هام میوفتم. عصبی شدم زیاد و به ادمها نگاه که میکنم میگم من چه نفعی برایشان دارم و وقتی دقیق میشم به اون نفع پی میبرم.
وبلاگ های نا تمام...برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 128
برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 151
برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 147
برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 163
برچسب : نویسنده : ihateu بازدید : 134